گازبنیان در حالی که اتحادیه اروپا با برنامهی بلندپروازانهی REPowerEU سعی دارد وابستگی خود به گاز فسیلی را کاهش دهد و مسیر گذار به انرژیهای پاک را هموار کند، آلمان، یکی از بزرگترین اقتصادهای اروپا، در حال اتخاذ سیاستی است که این طرح را ناکام خواهد گذاشت.
دولت جدید آلمان به رهبری صدراعظم فریدریش مرتز و وزیر اقتصاد و انرژی کاترینا رایش اعلام کرده است که قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ حدود ۲۰ گیگاوات نیروگاه گازسوز احداث کند.
این نیروگاهها قرار است نقش پشتیبان را در دوران گذار از زغالسنگ به انرژیهای تجدیدپذیر ایفا کنند. اما موضوع جنجالبرانگیز آنجاست که این دولت هیچ تعهد الزامآوری برای تبدیل این نیروگاهها به هیدروژنسوز تعریف نکرده است.
نسخه بهبود یافته با تاکید بر تناقض واردات LNG و نیروگاههای گازی آلمان
دولت جدید آلمان در حالی برنامه احداث نیروگاههای گازسوز جدید تا سقف ۲۰ گیگاوات را دنبال میکند که اتحادیه اروپا اخیراً قراردادی تاریخی به ارزش ۷۵۰ میلیارد دلار برای واردات گاز طبیعی مایعشده (LNG) از آمریکا امضا کرده است.
هدف این قرارداد، کاهش وابستگی اروپا به گاز روسیه و تأمین امنیت انرژی پس از بحران اوکراین است.
اما این توافق بزرگ، در کنار برنامه آلمان برای ساخت نیروگاههای گازی که قرار است ابتدا با سوخت فسیلی کار کنند، تناقضی آشکار را ایجاد میکند.
از یک سو، اروپا تلاش دارد با سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر و هیدروژن سبز، مسیر پاکتری برای آینده انرژی ترسیم کند؛ از سوی دیگر، آلمان با اصرار بر استفاده از سوختهای فسیلی و حتی فناوری جذب کربن (CCS) که هنوز نابالغ و پرهزینه است، به نوعی قفل در زیرساختهای سوخت فسیلی را تقویت میکند.
این تضاد نه تنها به نگرانیهای فعالان محیطزیستی دامن زده، بلکه سوالاتی جدی درباره میزان تعهد اروپا به اهداف اقلیمی و توسعه انرژی پاک مطرح کرده است. آیا واقعاً سیاستهای جاری میتوانند امنیت انرژی و حفاظت از محیطزیست را همزمان تضمین کنند؟
به این ترتیب، آلمان و اتحادیه اروپا در یک وضعیت دوگانه و پرچالش قرار گرفتهاند که بهنوعی نمایانگر تنش بین امنیت انرژی فوری و اهداف بلندمدت اقلیمی است.
گاز ضامن امنیت انرژی
کاترینا رایش در گفتوگویی رسمی اعلام کرده که گذار این نیروگاهها به هیدروژن «ممکن است در آینده منطقی باشد»، اما چنین تغییری نیازمند دسترسی گسترده به هیدروژن خواهد بود؛ موضوعی که به اذعان او تا سال ۲۰۳۰ بعید است محقق شود.
رایش: دراین باره گفت: «برای امنیت تأمین انرژی، ما فعلاً به گاز وابستهایم. در غیر این صورت باید نیروگاههای زغالسنگ را برای مدت طولانیتری فعال نگه داریم».
از طرفی، نهتنها الزام قانونی برای «آمادگی هیدروژنی» کنار گذاشته شده، بلکه دولت جدید در حال تدوین قانونی برای استفاده از فناوری جذب و ذخیرهسازی کربن (CCS) در نیروگاههای گازسوز است — فناوریای که هنوز در مراحل اولیه توسعه، پرهزینه و ناکامل است و نمیتواند تمام دیاکسید کربن خروجی را جذب کند.
REPowerEU و پارادوکس سیاسی آلمان
این سیاستها زمانی اعلام میشوند که اتحادیه اروپا بهتازگی قرارداد ۷۵۰ میلیارد دلاری برای واردات LNG (گاز مایع) از آمریکا را امضا کرده است؛ قراردادی که قرار بود جایگزینی برای گاز روسیه باشد، اما عملاً وابستگی جدیدی به یک منبع فسیلی دیگر ایجاد کرده است.
طرح REPowerEU که پس از حمله روسیه به اوکراین معرفی شد، بر کاهش مصرف گاز فسیلی، افزایش سهم انرژیهای تجدیدپذیر، توسعه هیدروژن سبز و بهینهسازی مصرف انرژی تمرکز دارد.
با این حال، ساخت ۲۰ گیگاوات نیروگاه گازی جدید در آلمان — که سوخت آن از گاز وارداتی تأمین میشود و قرارداد واردات ال ان جی در عمل جهت مخالف این اهداف را دنبال میکند.
منتقدان: تثبیت زیرساختهای فسیلی، عقبگرد از آینده
واکنشها به این سیاستها شدید بوده است. گروههای محیطزیستی، شرکتهای فعال در حوزه انرژی سبز، و حتی اتحادیه صنعت برق آلمان (BDEW) همگی هشدار دادهاند که این نیروگاهها بدون الزام برای تغییر سوخت، ممکن است دههها با گاز کار کنند.
کرستین آندریا، رئیس BDEW، تأکید کرده که هیچ شرکتی حاضر نیست نیروگاهی بسازد که ظرف ۲۰ سال آینده از نظر اقتصادی ناکارآمد شود.
نینا شیر، سخنگوی انرژی حزب سوسیال دموکرات (SPD) نیز خواستار درج بند «آمادگی برای هیدروژن» در مناقصههای پیشرو شده است.
از سوی دیگر، ائتلافی از سازمانهای زیستمحیطی فناوری CCS را نیز رد کرده و آن را تلاشی برای حفظ سوختهای فسیلی و جلوگیری از سرمایهگذاری در فناوریهای آینده مانند انرژیهای تجدیدپذیر و هیدروژن سبز دانستهاند.
کمرنگ شدن نقش تجدیدپذیرها با وعدههای مبهم هیدروژن سبز
اگرچه آلمان معتقد است که به اهداف اقلیمی خود پایبند است و بیطرفی کربنی تا سال ۲۰۴۵، افزایش سهم برق خورشیدی و بادی، و توسعه هیدروژن سبز، همچنان در اسناد راهبردی دولت وجود دارد اما سیاستهای اجرایی اخیر نشان میدهند که امنیت انرژی از مسیر فسیلی، اولویت دولت آلمان شده است –حتی اگر به قیمت کند شدن یا تضعیف روند گذار باشد.
شاید در خوشبینانه ترین حالت بتوان گفت که انرژیهای تجدیدپذیر در آلمان کنار گذاشته نشدهاند، اما فعلاً در سایه سیاستهای گاز محور امنیت انرژی به حاشیه رانده شدهاند. یه نظر میرسد آلمان، که زمانی پیشگام گذار به انرژی پاک در اروپا بود، اکنون با تکیه دوباره به گاز و وعدههایی مبهم برای گذار به هیدروژن – در حال حرکت بر لبهی تضاد است: بین آیندهی سبز و واقعیت خاکستری.
آینده نشان خواهد داد که این مسیر یک مقدمه موقتی برای تحول خواهد بود، یا قفل شدن بلندمدت در گذشتهای پرکربن.
نیروگاه گازی آلمان- هیدروژن سبز- سیاست انرژی آلمان ۲۰۲۵- فناوری جذب کربن CCS- وابستگی انرژی اروپا به گاز- انرژی پاک در آلمان- واردات انرژی اروپا از آمریکا- بحران انرژی اروپا بعد از جنگ روسیه





