قراردادهای گازی اخیر اسرائیل با مصر و اردن اگرچه میتواند به تأمین انرژی در این کشورها کمک کند، اما همزمان نقش تلآویو را بهعنوان بازیگری استراتژیک با نفوذ اقتصادی و سیاسی در خاورمیانه تقویت میکند. این مسئله زنگ هشداری برای کشورهای منطقه است که ممکن است در بلندمدت به وابستگی نسبی انرژی و تأثیرگذاری اسرائیل بر تصمیمات سیاسی و اقتصادی آنها منجر شود.
به گزارش گاز بنیان؛ پایگاه نشنال اینترست در گزارشی به قلم کارن یانگ با اشاره به قراردادهای گازی بین اسرائیل با کشورهای منطقه آورده است؛ صادرات گاز بهترین شانس اسرائیل برای ادغام منطقهای است، چرا که هم به همکاری انرژی و هم به ثبات سیاسی کمک میکند.
در این مقاله آمده است در خاورمیانه، معاملهگری بین دشمنان میتواند پرخطر و سالها طولانی باشد. اما توافقهای اخیر در حوزه انرژی نشان دادهاند که نوعی عملگرایی و پویایی جدید به وجود آمده که در آن امنیت انرژی و نگرانی از «ملیگرایی منابع» میتواند بر موانع سیاسی منطقهای غلبه کند. صادرات گاز اسرائیل به همسایگانش، اردن و مصر، میتواند به حفظ توافقهای صلح شکننده کمک کند و در عین حال برنامههای ملی استقلال انرژی از طریق تجدیدپذیرها را سرعت ببخشد.
فشار برای ملیگرایی منابع، دولتهایی مانند مصر را وادار میکند تا جذابیت خود را برای سرمایهگذاران خارجی و شرکتهای بینالمللی نفت و گاز افزایش دهند.
همچنین تولیدکنندگان سنتی نفت را به سمت تنوعبخشی داراییها و تخصص در زیرساختهای گازی منطقه سوق میدهد؛ همانطور که در حرکت شرکتهای ملی نفت خلیج فارس دیده میشود. در این میان، قراردادهای گاز همچنان پایدار ماندهاند؛ حتی در حالی که روابط دوجانبه به دلیل جنگ ادامهدار اسرائیل علیه حماس در غزه و شرایط وخیم انسانی فلسطینیان تحت فشار است.
میدان گازی لویاتان و قرارداد مصر
شرکت انرژی اسرائیلی «نیو مد انرژی» که در بورس تلآویو فهرست شده، ۴۵.۳۴ درصد از میدان لویاتان (بزرگترین میدان گازی مدیترانه) را در اختیار دارد. تولید گاز لویاتان منبع اصلی انرژی برای اسرائیل و دیگر کشورهای منطقه است. «نیو مد» اعلام کرده قراردادی برای فروش حدود ۱۳۰ میلیارد مترمکعب گاز به مصر از طریق خط لوله در طول ۱۵ سال آینده به ارزش ۳۵ میلیارد دلار امضا کرده است.
از نظر قیمتگذاری، این قرارداد نسبت به معاملات قبلی گاز اسرائیل گرانتر است، زیرا برآوردها نشان میدهد که حدود ۳۰ درصد افزایش نسبت به ۵.۸۳ دلار به ازای هر میلیون واحد حرارتی بریتانیا (mn Btu) است که مصر در سهماهه نخست امسال برای گاز لویاتان پرداخت کرده بود. اما انتقال گاز از اسرائیل به مصر از طریق خط لوله، بهمراتب ارزانتر از واردات گاز مایع (LNG) است؛ چرا که اسرائیل گاز را بسیار ارزانتر از ۱۲ تا ۱۳ دلار به ازای هر mn Btu که مصر برای LNG پرداخت میکند، عرضه میکند.
برای مصر، این قرارداد یک تخفیف بزرگ در بحران تأمین گاز محسوب میشود، زیرا هم بلندمدت است و هم قیمت ثابتی دارد. مصر در تأمین تقاضای داخلی با مشکل روبهرو بوده و حتی اوایل امسال مجبور شد تولید برخی صنایع را به دلیل کمبود گاز متوقف کند. تولید از میدان «ظهر» (Zohr) که ۳۵ تا ۴۰ درصد گاز مصر را تأمین میکند، به دلیل مشکلات فنی و کاهش ذخایر کم شده است. در سال گذشته، مصر به یک واردکننده مهم LNG تبدیل شد و قراردادی ۳ میلیارد دلاری با «شل» و «توتال انرژی» برای تأمین محمولههای LNG در سال ۲۰۲۵ امضا کرد.
استقلال انرژی منطقهای
گاز اسرائیل به نوعی پل در منطقه تبدیل شده است. همانطور که قرارداد با اردن (۲۰۱۶، و شروع صادرات در ۲۰۲۰) نشان داد، تقاضای انرژی پیچیدگی سیاسی بالایی دارد. اگرچه گاز در شرق مدیترانه فراوان است، اما غیر از اسرائیل، دیگر تولیدکنندگان کمتر توانستهاند صادرات تجاری گسترده داشته باشند. اردن گاز را از اسرائیل و مصر وارد میکند و در جریان جنگ اخیر اسرائیل و ایران، بخشی از تأمین گاز به هر دو کشور کاهش یافت. مصر تلاش کرد این کمبود را برای اردن جبران کند، اما خودش نیز محدودیت تقاضا دارد. بر اساس دادههای Energy Aspects، تولید داخلی گاز مصر تا سال ۲۰۲۸ حدود ۲۲.۵ درصد کاهش خواهد یافت، در حالی که انتظار میرود مصرف برق این کشور در دهه آینده ۳۹ درصد افزایش یابد.
فشارهای اقتصادی مصر
وضعیت کلان اقتصادی مصر همچنان به حمایت مالی منطقه وابسته است. کمک مستقیم ۷.۵ میلیارد دلاری قطر و ۵ میلیارد دلاری کویت (اعلامشده در آوریل) قرار است تا پایان سال دستکم نیمی از آن پرداخت شود. مصر با کسری حساب جاری دستوپنجه نرم میکند، هرچند انتظار میرود حوالههای ارزی (که در سهماهه اخیر ۷۰ درصد رشد سالانه داشتهاند)، بهبود صادرات و کندی رشد واردات به دلیل کاهش قیمت انرژی کمککننده باشند. مهمتر از همه، احیای درآمد کانال سوئز است که دولت برآورد میکند ماهانه ۸۰۰ میلیون دلار زیان دیده است. تورم احتمالاً تا پایان سال در محدوده ۱۳ تا ۱۷ درصد باقی میماند؛ تحت تأثیر هزینههای بالاتر درمان، غذا، سوخت و حملونقل. صندوق بینالمللی پول نیز قرار است تمرکز خود را از ثبات کلان اقتصادی به سمت اصلاحات ساختاری و خصوصیسازیها ببرد.
بازیگران خلیج فارس در شرق مدیترانه
کشورهای خلیج فارس و شرکتهای ملی نفت آنها نیز علاقهمند به حضور در بازار رو به رشد گاز شرق مدیترانه هستند. برای نمونه، سرمایهگذاری مشترک شرکت «شل» (انگلیس) و یک شرکت دولتی نفت کویت، طرح توسعه میدان گازی «مینا وست» در مصر را تأیید کرده است. شل ۶۰ درصد و شرکت «Kufpec» کویت ۴۰ درصد سهام این پروژه را دارند. از طرف دیگر، شرکت «نیو مد اسرائیل» نیز هدف جذابی برای سرمایهگذاری بوده است؛ بهگونهای که بحث سرمایهگذاری بزرگ و معامله با «ادنوک» امارات و «بیپی» انگلیس مطرح شد. هرچند این قرارداد از ۲۰۲۴ متوقف مانده، اما در صورت خصوصیسازی «نیو مد» و اجازه فروش به مشارکت IOC-NOC (شرکت بینالمللی-شرکت ملی)، گاز اسرائیل میتواند در اقتصاد منطقه و صندوقهای ثروت ملی خلیج ادغام شود.
مسیری به سوی ادغام منطقهای
نتیجه آن است که بهترین شانس اسرائیل برای ادغام منطقهای – و تا حدی عادیسازی روابط – بر توان تجاریاش در تأمین منبعی باثبات و مقرونبهصرفه برای همسایگان استوار است. همچنین، اسرائیل میتواند بهعنوان مکانی جذاب برای سرمایهگذاری و مشارکت معرفی شود.
ثبات و امنیت انرژی مصر، منفعتی مشترک برای اسرائیل، مصر و کشورهای خلیج دارد. برای اردن نیز اگر اسرائیل در تأمین انرژی قابلاعتماد عمل کند، زمینه برای همکاریهای گستردهتر در حوزه انرژی و زیرساخت ایجاد خواهد شد.





