در یک حرکت پر سر و صدا و نمادین، دونالد ترامپ در مراسم روز استقلال آمریکا (۴ جولای)، لایحهای به نام «قانون بزرگ و زیبا» را امضا کرد؛ قانونی که به گفته کارشناسان، سیاست انرژی آمریکا را دگرگون خواهد کرد. این لایحه شامل مشوقهای مالیاتی گسترده برای سوختهای فسیلی، بهویژه گاز طبیعی است و راه را برای بهرهبرداری بیشتر از اراضی فدرال باز میکند.
در نگاه اول، این قانون به گاز طبیعی انرژی تازهای میدهد—منبعی که در حال حاضر ۴۳ درصد از برق ایالات متحده را تأمین میکند و نقش کلیدی در پشتیبانی از انرژیهای تجدیدپذیر دارد. اما کارشناسان هشدار میدهند که بدون توسعه زیرساختها—خصوصاً خطوط لوله و اصلاح فرآیند صدور مجوزها—آینده این انرژی به خطر میافتد.
تضعیف تجدید پذیرها در برابر گاز طبیعی
این قانون در حالی گاز طبیعی را تقویت میکند که حمایت از انرژیهای تجدیدپذیر مانند باد و خورشید را کاهش میدهد. از ژوئن ۲۰۲۶، پروژههای جدید بادی و خورشیدی دیگر مشمول اعتبار مالیاتی نخواهند بود. همچنین میلیاردها دلار سرمایهگذاری در انرژی پاک که در «قانون کاهش تورم» دولت بایدن تصویب شده بود، لغو شد.
به گفته پروژه REPEAT دانشگاه پرینستون، این عقبگرد میتواند باعث شود ۷۰ هزار مگاوات ظرفیت انرژی پاک در آینده از دست برود—معادل برق مورد نیاز برای ۵۰ میلیون خانه.
این مسئله، گاز طبیعی را در موقعیت پیچیدهای قرار میدهد. چون یکی از مهمترین دلایل تبلیغ گاز بهعنوان «انرژی پاکتر» همین همکاری با انرژیهای تجدیدپذیر بوده است. با کاهش رشد تجدیدپذیرها، گاز نیز بخشی از مشروعیت زیستمحیطی خود را از دست میدهد.
اگرچه لایحه جدید به گاز مشوقهای مالی داده، اما بزرگترین نیاز این بخش—یعنی زیرساخت انتقال—را نادیده گرفته است. در حال حاضر، کمبود خط لوله و روند کند صدور مجوز، دسترسی به گاز را در بسیاری از مناطق محدود کرده است.
برای مثال، توسعه خط لوله Columbia Gas در ویرجینیای غربی، که در سال ۲۰۱۶ پیشنهاد شد، ۸ سال طول کشید تا تأیید نهایی بگیرد. به گفته کارشناسان، سیستم مجوزدهی «بهطور بنیادین دچار مشکل» است و همه انواع انرژی را تحت تأثیر قرار داده—نه فقط گاز.
طبق آمار وزارت انرژی آمریکا، ظرفیت خطوط لوله بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۳۰ تنها یکسوم رشد دوره قبل را خواهد داشت. این کندی توسعه در حالی رخ میدهد که نیروگاههای زغالسنگ در حال خروج هستند و تقاضای برق رو به افزایش است.
اروپا در مسیری متفاوت؟
در سطح جهانی، روندها چیز دیگری میگویند. اتحادیه اروپا قصد دارد مصرف سوختهای فسیلی را تا سال ۲۰۳۰ کاهش دهد و به بیکربنی تا ۲۰۵۰ برسد. اگرچه برخی کشورها برای جبران قطع گاز روسیه، به گاز مایع آمریکا (LNG) روی آوردهاند، ولی همزمان بهشدت در حال توسعه باد، خورشید و باتری هستند. مخالفتهای مردمی و محیطزیستی نیز مانع رشد پروژههای گاز در اروپا شدهاند.
در آمریکا هم ایالتهایی مثل کالیفرنیا به لایحه ترامپ با دیده تردید نگاه میکنند. با وجود اینکه گاز طبیعی نیمی از برق این ایالت را تأمین میکند، مقامات محلی تاکید کردهاند که آن را یک انرژی فسیلی میدانند، نه سبز. هدف کالیفرنیا کاهش ۴۸ درصدی انتشار گازهای گلخانهای تا ۲۰۳۰ و رسیدن به کربن صفر تا ۲۰۴۵ است—اهدافی که با تکیه بلندمدت بر گاز طبیعی همخوانی ندارند.
آیا گاز طبیعی میتواند آینده را از آن خود کند؟
برخی کارشناسان معتقدند که گاز طبیعی باید نقش مکمل انرژیهای پاک را بازی کند، نه رقیب آنها را. در این صورت میتواند نقش پُلی میان وضعیت فعلی و آیندهای تماماً تجدیدپذیر ایفا کند. اما برای این کار، باید به فناوریهایی مثل جذب کربن، هیدروژن سبز، و طراحی نیروگاههای پیشرفته روی بیاورد.
در حال حاضر، سرمایهگذاری جهانی بیشتر روی انرژیهای پاک متمرکز شده است. بر اساس آمار آژانس بینالمللی انرژی (IEA)، در سال جاری ۲.۲ تریلیون دلار سرمایهگذاری در انرژیهای پاک انجام شده—بیش از دو برابر سرمایهگذاری در سوختهای فسیلی.
در نهایت، تصمیم ترامپ برای شرطبندی روی گاز طبیعی، در حالیکه پشتیبانی از انرژیهای نو را کاهش میدهد، ممکن است نتیجه مطلوب او را نداشته باشد و در این مسیر لازم است که اصلاحات زیرساختی و هماهنگی با نیروهای تجدیدپذیر انجام شود تا شبکه برق آمریکا دچار مشکل نشود و فرصتهای اقتصادی و اقلیمی از بین نرود.
منبع





